دویدن، تنها چیزی است که روح تا به الان یاد گرفته است. داستان دویدن روح از زمانی شروع می شود که او پسربچه کوچکی بود. آن شب وقتی پدرش در حالِ خودش نبود، سعی کرد همسر و پسر کوچکش را به ضرب گلوله بکُشد. آنجا بود که مادرِ روح، دست پسرش را گرفت و هردو با تمام قدرت دویدند تا جایی که در تاریکی شب گم شدند. از آن زمان روح تبدیل به پسری می شود که دائم دردسر درست می کند و بعد پا به فرار می گذارد تا اینکه با مربی دو، مدال آور سابق المپیک آشنا می شود.
مربی، استعداد خارق العاده روح را کشف می کند و سعی در شکوفا کردن آن دارد. اگر روح بتواند در تیم دو باقی بماند، می تواند بهترین دونده شهر شود؛ اما سوال اینجاست که آیا روح می تواند استعدادش را در دو سرعت به نتیجه برساند یا گذشته اش بالاخره به او خواهد رسید؟